ترسناك و دوست داشتن


 

نويسنده: آزاده ارشدي




 
زمان هاي خيلي دور، در قاره گمشده لاراميد، كوسموسراتوپس، جانوري شاخ دار با وزن 3 تني و 15 شاخ خود پرسه مي زد و در باتلاق هايي كه خانه مي ناميدشان، حكمراني مي كرد.
دايناسور كه با تازگي كشف شده و «كوسموسراتوپس» نام گرفته است، 76 ميليون سال پيش، زندگي خوبي در سرزمين لاراميد داشت. اين سرزمين كه امروزه منطقه غربي ايلات متحده و كانادا تا غرب مكزيك را تشكيل مي دهد درآن زمان مكاني مجزا از نيمه شرقي قاره آمريكاي شمالي بوده و دريايي بزرگ ميان اين دو سرزمين از شمال تا جنوب كشيده شده بود. اكثر جانوراني كه دراين سرزمين جثه هايي بزرگ داشتند و وزن شان بين يك تا دو تن بود. برخي از معروف ترين ساكنان ديگر اين سرزمين كوهستاني، شامل «هادروسور» هاي منقاراردكي، «آنكيلوسور» هاي زره پوش و «پاكي سفالوسور» هاي كله گنبدي مي شوند.
كوسموسراتوپس در سال 2007 كشف شد اما همين چند ماه پيش براي نخستين بار گزارش و توصيف شد. آن زمان، اسكات ريچاردسون، عضو هيأت اعزامي دانشگاه يوتا در بخش جنوبي ايالت يوتا دو جمجمه با ظاهري متفاوت برخورد كرد كه تا به حال مانند آنها كشف نشده بود و ناشناخته بودند. سنگواره ها نشان مي دادند كه اين موجود عجيب، داراي شاخي بالاي چشمانش بود و برآمدگي هايي هم دراستخوان هاي گونه داشت. ديرينه شناسان، اين دو جانور با جمجمه هايي چنين بزرگ را يكي از بهترين نمونه هاي شناخته شده مي دانند. اسكات سمپسون و همكارانش نام علمي اين جانور را «spotarecomsok inosdrahcir» گذاشتند كه «كوسموس» بر گرفته از كوسموس يوناني به معني «آراسته» است، سراتوپس نيز پسوند كلي نام بيشتر دايناسورهاي «شاخ دار» و به معني «چهره ي شاخ دار» است؛ «ريچاردسوني» هم از نام ريچاردسون، كاشف سنگواره اين دايناسور برگرفته شده است.
سال ها طول كشيد تا مطالعات روي اين فسيل به نتيجه برسد. الگوي شگفت انگيز شاخ هاي روي يقه پس سري کوسموسراتوپس، ابتدا محققان را گيج كرده بود، زيرا كاربرد اين شاخ ها را نمي دانستند. اين شاخ ها به كار مبارزه و شاخ به شاخ شدن يا دفاع در برابر شكارچي ها نمي آمدند، بلكه احتمالاً وزن اضافي آنها تحرك و پويايي جانور را هم كم مي كرد. براي همين فعلاً ديرينه شناسان به اين نتيجه رسيده اند كه اين ظاهر هيولاوار، به كار انتخاب جفت مناسب و تشخيص افراد گونه خودي را از گونه ديگر دايناسورهاي شاخ دار بوده است؛ همان طوركه پره هاي دم طاووس يا شاخ هاي گوزن براي چنين كاربردي رشد كرده اند. احتمالاً شاخ هاي كوسموسراتوپس هاي نر موجب مرعوب كردن نرهاي ديگر و جذب ماده ها مي شده است. كوسموسراتوپس ها تنها دايناسورهايي نبودند كه توسط ريچاردسون سر از خاك بركردند؛ «يوتاسراتوپس» (sptarechatU) هم در خلال پژوهش هاي ريچاردسون رازهاي ديگري از جانوران قاره لاراميد بر ملا كردند. اين جانور كه سه شاخ روي سرش قرار داشت، بيشتر به دليل جثه اش مورد توجه قرار گرفت. جثه اي با وزن 3000 تا 4000 كيلوگرم و ارتفاعي بين 6 تا 7 متر كه در مقايسه با كوسموسراتوپس ها (با وزن 2500 كيلوگرم و 5 مترارتفاع) بسيار قابل توجه است. پيش از حضور هيأت دانشگاه يوتا در اين منطقه، ديرينه شناسان با معماي بزرگي بر سر بررسي بين انواع جانوراني كه در شمال و جنوب لاراميد زندگي مي كردند، مواجه بودند؛ مجموعه اي ازجانوران وحشي كه در سرزميني با وسعت كم زندگي مي كردند. در آنجا جانوران عظيم الجثه فراواني حضور داشتند. حل اين معما به دليل فقدان اطلاعات بسيار مشكل است: تا مدت ها اكثر سنگواره هاي لاراميد از آلبرتا (يكي از ايالت هاي كانادا) تنها شامل مجموعه اي از استخوان هاي پراكنده مي شد كه در شمال منطقه كشف شده اند. اما يك دهه تحقيق موجب كشف فسيل هاي گوشتخواران و گياهخواران بزرگ و كوچك بسياري به علاوه بقاياي گياهان، ماهيان، حشرات و دوزيستان در مناطق جنوبي شد. منطقه اي كه سنگواره كوسموسراتوپس درآن پيدا شد، يكي از فسيل خيزترين قلمروهاي لاراميد است كه وجود فسيل ها باعث تدوين نظريه هاي بهتري براي توضيح انفصال گونه هاي شمالي و جنوبي شد.
منبع:نشريه دانستنيها، شماره18.